گردشگری و نقاط دیدنی شهرستان فیروزه - پایتخت فیروزه جهان

نقاط دیدنی و اطلاعات شهرستان فیروزه در استان خراسان رضوی - مجاور نیشابور -مسیر بارگاه امام رضا (ع)

گردشگری و نقاط دیدنی شهرستان فیروزه - پایتخت فیروزه جهان

نقاط دیدنی و اطلاعات شهرستان فیروزه در استان خراسان رضوی - مجاور نیشابور -مسیر بارگاه امام رضا (ع)

گردشگری و نقاط دیدنی شهرستان فیروزه - پایتخت فیروزه جهان

شهرستان فیروزه دارای نقاط گردشگری - قدیمی ترین و مرغوب ترین فیروزه جهان - بزرگ ترین باغ ایرانی - و نزدیکی به شهر تاریخی نیشابور می باشد .و در مسیر زائران امام رضا (ع)

  • ۰
  • ۰

                               کمال الملک در یک نگاه 

akairan
• 
۱۲۲۶: تولد کمال الملک در تهران
• 
۱۲۲۶: 
سفر به کاشان در شش ماهگی
• 
۱۲۳۴: 
سفر به تهران برای تحصیل
• 
۱۲۳۵: 
ورود به مدرسه دارالفنون
• 
۱۲۴۲: 
ورود به دربار به دستور ناصرالدین شاه
• 
۱۲۵۵: 
گرفتن لقب نقاش‌باشی
۱۲۵۸*: 
گرفتن لقب نقاش‌باشی خاصه
• 
۱۲۶۲: 
ازدواج با زهرا خانم
• 
۱۲۶۳: 
به دنیا آمدن دخترش نصرت
• 
۱۲۶۷: 
متهم شدن به دزدی، هنگام کشیدن تابلوی تالار آیینه
• 
۱۲۶۹: 
گرفتن لقب کمال‌الملک از ناصرالدین شاه
• 
۱۲۷۲: 
آغاز به آموختن زبان فرانسه
• 
۱۲۷۳: 
سفر به اروپا و اقامت در ایتالیا
• 
۱۲۷۴: ورود به پاریس ۱۲۷۶: 
دیدار با مظفرالدین شاه در فرانسه
• 
۱۲۷۷: 
چاپ زندگی‌نامه کمال‌الملک در روزنامه شرافت، شماره شصت
• 
۱۲۷۷: 
بازگشت به ایران و گرفتن نشان درجه اول و حمایل سبز مخصوص دربار
• ۱۲۷۸: 
سفر به عراق، هم‌زمان با سفر مظفرالدین شاه به خارج
• 
۱۲۸۰: 
بازگشت به ایران و تمارض مصلحتی به سکته
• 
۱۲۸۵: 
مرگ مظفرالدین شاه و خوب شدن سکته استاد!
• 
۱۲۸۷: 
پیشنهاد تأسیس مدرسه صنایع مستظرفه به دولت
• 
۱۲۹۶: 
درگذشت پسرش حسینعلی خان
• 
۱۲۹۷: 
درگذشت همسرش
• 
۱۲۹۸: 
درگذشت مادرش حدود
• 
۱۳۰۰: 
نابینا شدن یک چشمش
• 
۱۳۰۲ تا ۱۳۰۶: 
درگیری کمال‌الملک با وزرای معارف دولت وقت
• 
۱۳۰۶: 
استعفا و آغاز بازنشستگی و اقامت در حسین‌آباد نیشابور
• 
۱۳۱۹: درگذشت کمال‌الملک در نیشابور و مدفون شدن در کنار عطار نیشابوری

  • زندگینامه کمال الملک

  •  

محمد غفاری معروف به کمال الملک

 نقاش بزرگ معاصر ایران در سالهای نخست فرمانروایی ناصر الدین شاه قاجار در یک دودمان کهن، هنرمند و سرشناس کاشان چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدایی محمد غفاری در مکتب یا مکاتب زادگاهش، کاشان صورت گرفت. میرزا بزرگ پدر محمد غفاری که خود نیز مانند پدرانش دارای پیشه نقاشی بود بعد از فراغت یافتن فرزندش محمد از تحصیلات ابتدایی او را با پسر دیگرش ابو تراب که سه سال بزرگتر از برادر خود بود به تهران فرستاد.
محمد  و ابوتراب در مدت ٣ سال اشتغال به تحصیل در دارالفنون در رشته نقاشی، موفقیتهای شایانی بدست آوردند. یک روز ناصر الدین شاه هنگام سرکشی به این مدرسه، تابلویی را که محمد غفاری از چهره شاهزاده «اعتضادالسلطنه» مدیر دارالفنون کشیده بود ، دید و شدیداً تحت تاثیر زیبایی تابلو و شباهت بسیار زیادش با چهره مدیر مدرسه قرار گرفت و در نتیجه از هویت نقاش تابلو جویا شد، او را معرفی کردند. ناصرالدین شاه او را فرا خواند و دستور داد تا یکی از تالار های کاخ گلستان را به عنوان نقاش خانه در اختیارش بگذارند و برایش مقرری و مواجب نیز تعیین کنند. 
از آن زمان ستاره بخت این جوان با روالی استوار رو به اوج نهاد. ابتدا عنوان (خان) و پیشخدمت مخصوص به او داده شد اما مدتی بعد به مقام نقاش باشی ارتقاء یافت و کارهای او نیز هر روز بیش از پیش ستایش همگان را بر می انگیخت، تا آنجا که فرمانروای قاجار خود نیز شاگردی استاد را پذیرا شد و او را به لقب کمال الملک مفتخر ساخت و برای تکمیل اطلاعات و مهارت های پیشین خویش در کار نقاشی روزانه ساعاتی را نزد وی به شاگردی می پرداخت. تماس های روزانه و مداوم میان کمال الملک به عنوان استاد از یکسو و فرمانروای کشور به نام هنر آموز از سوی دیگر موجب شد تا رابطه پیش خدمتی و خداوندگاری جای خود را به رابه معلمی و شاگردی دهد و میان آن دو، نوعی دوستی و رفاقت پدید آید. در این مدت کمال الملک بیش از ١٧٠ تابلو کشید که مشهورترین آنها«تالار آیینه» است و نخستین تابلویی است که امضای نقاش را بر خود دارد.
سعادت و شادی کمال الملک با یافتن همسری دلخواه (خواهر مفتاح الملک) و گرم شدن محیط خانواده اش با تولد دختری زیبا، از چشمه های دیگر شادی و سعادت او بود اما از آن جا که « گنج و مار، گل و خارو غم و شادی به همند» حادثه مرگ برادر بیست و هشت ساله اش ابو تراب که دوست او نیز بود نقاش جوان را با رنج و اندوهی عمیق قرین ساخت.
پیشامد ناگوار دیگری که جهان را در نگاه کمال الملک سیاه کرد و زندگی را بر او تیره ساخت حادثه دزدیده شدن مقداری طلا و جواهر از تخت طاووس بود، رویداد مزبور از این حیث به نقاش باشی لطمه روحی وارد ساخت که تخت طاووس در تالار آیینه کاخ گلستان بود. این مطلب موجب گردید که کمال الملک مورد بدگمانی واقع شود و پس از احضار از سوی مسئول تحقیق، مدت چهار ساعت مورد بازجویی قرار گیرد،

 اگر چه سارق اصلی دستگیر و اعلام شد اما خاطره تلخ این حادثه برای همیشه در ضمیر نقاش بزرگ و پاکدامن باقی ماند.
پس از مرگ ناصر الدین شاه و در آغاز سلطنت مظفر الدین شاه کمال الملک با کسب اجازه از او برای ادامه تحصیلات در زمینه زبان فرانسه و مطالعه در امر نقاشی و همچنین دیدار از موزه ها راهی کشورهای اروپایی شد. او به مدت سه سال در ایتالیا وفرانسه و مدت کوتاهی هم در اتریش به سر برد، در این مدت از موزه های مهم شهر های رم، فلورانس و پاریس دیدن کرد و از روی شاهکارهای ( روبنس)،(تیسین) و بویژه (رامبراند) نزدیک به دوازده کپی ترسیم کرد. او در این سفر به دو هنرمند نابغه آن قاره یعنی (لئوناردو داوینچی) و ( وان راین رامبراند) ارادت ویژه پیدا کرد اما اگر مقرر می شد که یکی از آن دو را برگزینند، کفه هنرمند دوم سنگین تر بود.
ابراهیم حکیمی که در آن روزها در پاریس به تحصیل مشغول بود روزی در موزه (لوور) با نقاش باشی میهنش آشنا می شود و این برخورد تصادفی میان آنها دوستی و مهری به بار می آورد که ثمره اش بعدها به صورت حکم ریاست کمال الملک بر مدرسه معروف (صنایع مستظرفه) پدیدار می شود.
ورود کمال الملک در بازگشت از اروپا به تهران مصادف شد با انقلاب مشروطیت و او با انتشار مقالات و ترجمه هایی از آثار (ژان ژاک روسو) و سایر نویسندگان آزادی خواه فرانسه، دین خود را به نهضت جدید ادا نمود.
با شروع سلسله پهلوی کمال الملک به یکی از روستاهای نیشابور می رود ( یا تبعید می شود) اما خود در جایی می نویسد: ( من گوشه ای از بیابان را اختیار کرده و به دو فنجان شیر قناعت کرده ام که بقیه عمر را بکوشم تا گذشته را فراموش کنم.
افراد بسیاری رنج راه را بر خود هموار می ساختند تا به دیدن این استاد بزرگ به روستای حسین آباد نیشابور بروند. محمدحسین شهریار شاعر بلند آوازه معاصر که با یارانش مدتی را میهمان کمال الملک بوده اند، از مهر فراوان استاد سخن ها گفته است. بسیاری از بزرگان، اندیشمندان و پژوهشگران ایرانی و خارجی مانند خاورشناس اروپایی « هنری ماسه» (ایران شناس فرانسوی) همان راه خاکی حسین آباد نیشابور را با اشتیاق طی کرده اند. در بین دردها، رنج ها و صدمه هایی که در مدت زندگی طولانی کمال الملک بر او وارد آمد، هیچ یک به اندازه آسیب دیدن یکی از چشمه های او خاطرش را آزرده و خاطر یک ملت را مکدر نساخت. دردی همپای کر شدن نابغه بزرگ موسیقی (بتهون). 
کمال الملک در سال ١٣١٩ خورشیدی بر اثر کهولت سن بیمار و بستری شد و سرانجام ساعت ٢ بعدازظهر روز یکشنبه ٢٧ مردادماه در سن ٩٥ سالگی چشم از جهان فرو بست. پیکر او را در نیشابور و مجاور مزار عطار نیشابوری به خاک سپردند.
نسخه اصل تعدادی از تابلوهای مشهور کمال الملک در کاخ گلستان در معرض نمایش قرار دارد


منبع :http://artk.farhang.gov.ir/fa/kamalalmolk

آرامگاه کمال الملک


سرانجام محمد غفاری (کمال الملک) در 27 مرداد سال 1319ه.ش ساعت 2 بعدظهر روز یکشنبه بر اثر کهولت سن بیمار شد و درسن نود وپنج سالگی در منزل محمد غفاری نوه ی دختری اش چشم از جهان فرو بست.او وصیت کرده بود که در باغ خودش واقع در حسین آباد دفن شود مدفنش محل استراحت دوستان ودوست دارانش باشد‚اما بنا به دلایلی وی را در نیشابور‚مجاور مزار شیخ فرید الدین عطار نیشابوری به خاک سپردند.http://namnak.com/193-
 

کمال الملک پدر نقاشی ایران

آرامگاه کمال الملک در شیراز ، نقاش معروف ایرانی ، پدر نقاشی ایران

  • ۹۵/۰۱/۲۳
  • علیرضا اسدی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی